بایگانی دسته: گفتگو پیرامون عملکرد انجمن، اعضا و مدیران

Auto Added by WPeMatico

آشنایی با دانستنی های روانشناسی مفید

امتیاز خود را ثبت کنید

[مجموع: ۱ میانگین امتیازها: ۵]
روانشناسی مبحثی است که در جوامع امروزی توجه افراد بسیاری را به خود جلب کرده است و این مسئله به هیچ عنوان بی دلیل نیست، چراکه هرچه افراد درک بیشتر و بهتری از پایه و اساس رفتار و ذهن انسان پیدا کنند، قادر خواهند بود تا درک مؤثرتر و بهتری، هم از خود و هم از دیگران به دست آورند. لازم به ذکر است که در دنیای سلامتی امروزی هم روانشناسان نقش بسیار با اهمیتی پیدا کرده اند: آنها به افراد کمک می کنند تا بر مسائل روانی مختلف غلبه کنند، از دانش خود در زمینه روان درمانی استفاده می کنند، روشها و شیوه های گوناگون برای درمان افراد انتخاب کرده و بوسیله آزمون و خطا بهترین روشها را انتخاب می کنند و … .
مطالب یاد شده پیش زمینه ای بود از روانشناسی و تأثیر آن بر جوامع امروزی، اما بحث اصلی مقاله ما دانستنی های روانشناسی است و قصد داریم دانستنی های جالبی در این زمینه در اختیارتان قرار دهیم. اما چه دلیلی یا دلایلی وجود دارند که باعث شوند فرد به داشتن اطلاعات بیشتر در مورد روانشناسی ترغیب شود؟ برای برخی ممکن به این خاطر باشد که قصد دارند در آینده خود روانشناس شوند. برخی دیگر هم ممکن است صرفا از روی علاقه و کنجکاوی روی به روانشناسی آورده باشند. اما صرف نظر از این که به چه دلیلی به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد دانستنی های روانشناسی باشید، با این اطلاعات درک بهتری درباره مباحثی چون احساسات، انگیزه، شناخت، عشق و برقراری ارتباط پیدا خواهید کرد. با ما همراه باشید تا شما را با این اطلاعات آشنا کنیم.
دانستنی های روانشناسی
اولین دانستنی از دانستنی های روانشناسی : روانشناسی به معنای مطالعه رفتار و ذهن
پیش از هر چیز باید دانست که روانشناسی به طور کلی و گسترده شامل چه مباحثی است و چه تعریفی دارد؛ در حقیقت روانشناسی را می توان به معنای مطالعه فرایندهای ذهنی و رفتار دانست. واژه انگلیسی روانشناسی psychology است که از ترکیب دو واژه یونانی حاصل شده است: اولین واژه psyche است به معنای «نفس، روح، ذات»، و واژه دیگر logia به معنای «مطالعه یا بررسی چیزی به خصوص». به طور اساسی روانشناسی از دل زیست شناسی و فلسفه پدید آمده است و مباحث موجود در آن با رشته های دیگری چون جامعه شناسی، پزشکی و زبان شناسی ارتباط پیدا می کند.
همچنین بخوانید:* ۱۷ راز از دانستنی های روانشناسی زبان بدن که باید بدانید!
دومین دانستنی از دانستنی های روانشناسی : روانشناسی بر پایه روش های علمی استوار است
یکی از شایعترین باورهای رایج در میان عامه مردم در رابطه با روانشناسی استوار بودن آن بر پایه «احساسات مشترک میان انسانها است». البته این باور رایج درست نیست و اگر احساسات مشترک پایه و اساس رفتارهای انسانی بود، دیگر چرا عده ای با مصرف دخانیات و خوردن غذای نامناسب باید به خود آسیب برسانند. روانشناسان از دانش و تخصص خود استفاده می کنند و سعی بر آن دارند تا راهکارهایی برای حل مسائل مختلف موجود در دنیای واقعی بیابند. بر خلاف باور احساسات مشترک میان انسانها، روانشناسی بر پایه روشهای علمی مسائل مختلف را مد نظر قرار داده و راهکاری برای آنها می یابد.
سومین دانستنی از دانستنی های روانشناسی : روانشناس ها مسائل را از جنبه های مختلف مد نظر قرار می دهند
مسائل و مباحث مختلف مطرح شده در روانشناسی از جنبه های مختلفی مد نظر قرار می گیرند و رویکردهای گوناگونی برای مواجه با آنها وجود دارد. برای نمونه مبحث خشونت را در نظر داشته باشید. برخی روانشناسان ممکن است به عوامل زیستی مؤثر بر شکل گیری خشونت توجه نشان دهند، حال آنکه برخی دیگر از روانشناسان مسئله را از جنبه فرهنگی، خانوادگی، اجتماعی و … مد نظر قرار دهند. از جمله مهمترین جنبه هایی که در روانشناسی مورد توجه قرار می گیرند می توان به موارد زیر اشاره کرد:
جنبه زیستی
جنبه رفتاری
جنبه تکاملی
جنبه انسانی
در نهایت با استفاده از هر یک از این جنبه ها می توان برخی ابهامات مسئله را برطرف کرد.

چهارمین دانستنی از دانستنی های روانشناسی : زیرمجموعه هایی برای مباحث مختلف روانشناسی پدید آمده اند که برای حل مسائل گوناگون مورد استفاده قرار می گیرند
تا به اینجا شما را با سه مورد از دانستنی های روانشناسی که نسبتا مهم و اساسی بودند آشنا کردیم و بهتر است در ادامه به زیرمجموعه های مهم روانشناسی هم نظری داشته باشیم. در حال حاضر گرایشهای نسبتا زیادی برای علم روانشناسی شکل گرفته اند و هر روانشناس بسته به علایق و تخصص خود یکی از آنها را برخواهد گزید. از جلمه مهمترین این گرایش ها می توان به روانشناسی بالینی، روانشناسی شخصیتی، روانشناسی رشد، روانشناسی شناختی و روانشناسی اجتماعی اشاره کرد. برای نمونه اگر از لحاظ احساسی مسئله ای برایتان پیش آمده باشد، بهتر است به یک روانشناس بالینی مراجعه کنید، حال آنکه اگر سؤالی در رابطه با چگونگی رشد فرزند خود داشته باشید، سر و کار شما با روانشناس رشد خواهد بود. به همین ترتیب هر یک از تخصصهای یاد شده (و البته دیگر تخصصها) در زمینه منحصر به فردی از کار مردم جامعه مشکل گشا خواهند بود.
همچنین بخوانید:* ۱۷ راز از دانستنی های روانشناسی زبان بدن که باید بدانید!
پنجمین دانستنی از دانستنی های روانشناسی : روانشناسی تنها محدود به سلامت ذهنی نمی شود
وقتی به روانشناسی فکر می کنید چه تصویری در ذهنتان نقش می بندند: آیا فردی را تصور می کنید که در حال تعریف کردن خاطرات کودکی خود است و در این حین روانشناس نت برداری می کند؟ با وجود آنکه درمان اختلالات روانی یکی از جنبه های مهم و اساسی روانشناسی است، اما روانشناسی محدود به این فعالیت درمانی نمی شود. جالب است بدانید که بخش زیادی از روانشناسان اصلا فعالیتی در زمینه سلامت ذهنی افراد ندارند. روانشناسی شامل مباحث و فعالیتهای دیگری هم می شود که از جمله آنها می توان به تدریس، تحقیق، و مشاوره اشاره کرد.
همچنین مکانهای بسیاری هستند که تخصص و دانش روانشناسان نیاز پیدا می کنند. از جلمه این مکانها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
دانشگاه ها و کالج ها
شرکتهای خصوصی
مدارس
بیمارستانها و مراکز درمانی
دفاتر دولتی
ششمین دانستنی از دانستنی های روانشناسی : روانشناسی محدود به علم دانشگاهی و فعالیتهای تحقیقاتی نمی شود
روانشناسی علمی نیست که صرفا در سطح دانشگاهی مطرح شود و تنها محدود به کلاسهای درسی و مکانهای تحقیقاتی نمی شود. در حقیقت اصول و قواعد مطرح شده در روانشناسی را می توانید همه روزه در دنیای اطراف خود مشاهده کنید.
برای نمونه تبلیغات بازرگانی و تلوزیونیی که همه روزه مشاهده می کند به طور گسترده ای وابسته به روانشناسی هستند و برای متقاعد کردن مشتریان خود از این علم استفاده می کنند. همچنین وبسایتهایی که همه روزه مورد استفاده قرار می دهید، از روانشناسی استفاده می کنند تا بفهمند افراد بیشتر به خواندن و استفاده از چه مطالبی گرایش دارند و دیگر مسائل این چنینی.
هفتمین دانستنی از دانستنی های روانشناسی : روانشناسان سعی بر آن دارند تا زندگی بهتری برای انسان به ارمغان بیاورند
یکی از اهداف مهم روانشناسی این است که رفتار انسان توضیح داده شده، مشخص شود، پیش بینی شود و در نهایت راهکاری برای بهبود آن به دست آید. با وجود تمامی مطالبی که تا کنون عنوان شد و تفاوتهایی که میان کار روانشناسان وجود دارد، همگی آنها یک هدف مشترک با یکدیگر دارند: اینکه زندگی انسان را بهتر کنند. البته هر روانشناس بسته به تخصص خود رویکردی منحصر به فرد برای دستیابی به این هدف خواهد داشت: برخی روانشناسان به مطالبی اساسی درباره افکار، رفتار و احساسات انسان می پردازند، حال آنکه برخی دیگر سعی می کنند تا با استفاده از راهکارهای کاربردی، گره ای از مشکلات افراد باز کرده و تأثیری بر زندگی روزانه آنها بگذراند.
http://nikandishan.org

خرید وی پی ان آنتی فیلترآنتی فیلتر

طرحواره درمانی چیست و در درمان چه اختلالاتی کاربرد دارد؟

طرحواره درمانی چیست؟ طرح واره درمانی نوع جدید از روان*درمانی است که برای کمک به کسانی طراحی شده، که دچار اختلالات شخصیتی*اند و دریافته*اند که قالب*های دیگر روان*درمانی برایشان کارساز نبوده است. تمرکز طرحواره درمانی بیشتر روی درک آنچه موجودیت ما را برمی*انگیزد است و می*تواند به مسائلی از قبیل افسردگی، مشکلاتی در رابطه، و خودآگاهی عمومی کمک کند.
طرحواره درمانی چیست؟
دکتر جفری ای یانگ روانشناس آمریکایی، خالق طرحواره درمانی است و از در دهه ۱۹۸۰، شروع به آزمایش کردن مفاهیم آن کرده است. او در زمینه درمان شناختی آموزش دیده بود، اما دریافته بود چیزی که در آن آموزش دیده است، به درمان کسانی که افسردگی دارند کمک می*کند؛ اما لزوما به درد کسانی که مشکلات مادام*العمری* همانند اختلالات شخصیتی دارند نمی*خورد. لذا شروع کرد تا المان*هایی همانند درمان روان*شناختی، و نظریه وابستگی را در کارش بگنجاند. به این معنی که در عین این*که روش*های شناختی باعث می*شدند بیماران او نوع روشی که انتخاب می*کنند را تغییر دهند، هم*چنین آن*ها اکنون به دوران بچگی*شان نگاه می*کنند تا ببینند در وهله*ی اول کجا به سمت الگوی خود مغلوبی گرایش پیدا کرده*اند. ترکیب این*ها کارساز واقع شد.
او سپس المان*های درمان ژستالت را ادغام کرد، که این المان*ها از درمان*های روان*شناختی و شناختی متمایزند.* این درمان، بیمار را فرای یک وضعیت منطقی می*برد که در آن آن*ها می*توانند احساسات خود را برانگیزانند و آن احساساتی که در ناخودآگاهشان دفن شده را پردازش کنند، این کار با مجموعه روش*هایی همانند تجسم، و یا “صندلی کار” (صحبت با بخش دیگری از خودتان که فکر می*کنید روبروی شما نشسته است) انجام شد.
طرحواره درمانی متوجه شد که بیماران درک می*کنند چرا رفتار این*چنینی دارند ( روان*شناختی/ وابستگی)، بااحساساتشان رابطه برقرار می*کنند و به یک حالت تسکین احساسی (ژستالت) دست پیدا می*کنند، از یادگیری روش*هایی کاربردی نیز بهره می*برند تا در آینده انتخاب*های بهتری داشته باشند (شناختی).

چه تفاوتی بین طرحواره درمانی و درمان جامع وجود دارد؟
شاید یک نفر فکر کند که کار با یک درمانگر جامع فرقی با طرحواره درمانی نداشته باشد – کسی که در گونه*های متفاوت روان*شناختی آموزش دیده است و در طول جلسات، بسته به اینکه حس می*کند بیمارش به چه چیزی نیاز دارد و از چه چیزی بیشتر نفع می*برد، آموزش*هایش را پیاده می*کند. اما طرحواره درمانی بیشتر سیستماتیک است. درحالی*که یک پزشک جامع از رویکرد « الله*بختکی» استفاده می*کنند، طرحواره درمانی دارای یک مدل مشخص است.* روش*های متفاوتی دارد و آن*ها را به ترتیبی به کار می*برد که موثر واقع شوند.
طرحواره ها چه هستند؟
در هسته طرحواره درمانی، این ایده وجود دارد که همه ما دارای سبک*های معینی در زندگی هستیم، الگوهایی داریم که از دوران بچگی*مان آن*ها را توسعه داده*ایم و در کل زندگی*مان تکرارشان کرده*ایم، مگر اینکه از آن*ها آگاه شویم و تصمیم به تغییرشان بگیریم. به این*ها طرحواره می*گویند، و به*اصطلاح ساده*تر می*توان به آن*ها نام «تله*های زندگی» را اختصاص داد.
برای مثال شما ممکن است در یک طرحواره ی متارکه زندگی کنید. اگر این یک تله از زندگی باشد، مدام نگران این خواهید بود که هرکسی نزدیک شما می*شود، به دلیلی شما را ترک خواهد کرد. شاید* اگر شریکتان با کسی که نمی*شناسید حرف بزند، و یا دیر به خانه بیاید، مدام واکنش*های بیخود و غیرمنطقی داشته باشید. و یا شاید در هر رابطه*ای که هستید خرابکاری کنید؛ در عوض سریع خود را متقاعد کنید آن*ها مناسب شما نیستند؛ و درحالی*که خودتان می*دانید ممکن است آن*ها با شما قطع رابطه کنند، شما اول آن*ها را ترک کنید. این طرحواره به زمانی برمی*گردد که پدر یا مادر شما، شما را ترک کرده و یا به عنوان فرزند شما را انکارکرده*اند، حال این ترک می*تواند کامل باشد و یا می*تواند عدم توجه کافی به شما باشد. یک مثال دیگر طرحواره ازخودگذشتگی است. به این معنی که شما نیازها و خواسته*های خودتان را نادیده می*گیرید تا نیازهای دیگران را برآورده کنید. تنها به این دلیل که نمی*توانید ببینید بقیه رنج می*کشند، و یا حس می*کنید آن*ها ضعیف*اند و به شما نیاز دارند. اگر شما مراقب افراد نیازمند نباشید، از احساس گناه بسیار زیادی رنج خواهید برد. شاید تنها زمانی که نتوانستید مراقب دیگران باشید زمانی باشد که مریض بوده*اید، یعنی مریضی تنها راهی ست که می*توانید در این زمینه به خودتان استراحت دهید. با نگاه به دوران بچگی*تان، این طرحواره زمانی شکل گرفته که شما والدینی داشته*اید که اغلب مریض و افسرده بوده*اند و شما باید از آن*ها مراقبت می*کرده*اید و یا شخصیت ضعیفی داشته*اند و بسیار متکی به شما بوده*اند. ۱۸ نوع از این تله*های زندگی هست که طرحواره درمانی، آن*ها را شناسایی کرده و با آن*ها کارکرده است، و درمانگر طرحواره شما نیز در این لیست جست*وجو می*کند تا به شما کمک کند. آنچه را که با آن در حال کشمکش هستید بیابید.
طرحواره ها نوعی مکانیزم مقابله هستند – این طرحواره ها به دلیل این*که نیازهای احساسی ما به عنوان یک بچه برآورده نشده است به وجود می*آیند، لذا ما این طرحواره ها را ایجاد کرده*ایم تا به شما کمک کنیم مشکلتان حل شود. در حقیقت هر طرحواره نشان*دهنده*ی یک نیاز برآورده نشده است. یک طرحواره ی متارکه، یک نیاز برآورده نشده از احساس امنیت و مراقبت است.
درک طرحواره ها یا تله*های زندگی بدین معنی است که شما نه*تنها الگوهای وجودی خودتان را درک کنید، بلکه می*توانید درک و ترحم خودتان را برای آن*هایی که دوروبرتان هستند نیز توسعه دهید.

فرزند پروری مجدد و محدود- یک روش کانونی از طرحواره درمانی
طرحواره درمانی معتقد است که حتی اگر نیازهای ما نیز به عنوان یک بچه برآورده نشده باشد، الگویی خود مغلوبی در سنین بزرگ*سالی برای ما به وجود می*آید، اگر این نیازها در سنین بزرگ*سالی برآورده شوند می*توانند موجب متوقف شدن این نقص عملکرد و بهبود آن شوند. این با استفاده از روشی به نام فرزند پروری محدود انجام می*شود که در آن درمانگر شما تبدیل به یک والد مورد اعتماد می*شود که هیچ*گاه نداشته*اید.
بدین معنی که درمانگرتان، شما را تشویق می*کند که یک وابستگی ایمن با آن*ها برقرار کنید – به آن*ها اعتماد کنید که همیشه در کنارتان هستند، مهم نیست که چه می*کنید، چه فکری دارید و چه می*گویید؛ تنها به عنوان یک پدر یا مادر سالم، در کنار بچه*شان هستند. بدون اینکه مهم باشد بچه چه رفتاری نشان می*دهد. این می*تواند شامل چیزهایی همانند گرما، بازیگوشی و پرورش بین شما و درمانگرتان باشد و هم*چنین چیزهایی همانند استحکام و مقابله.
این روش بدین معنی نیست که درمانگر شما برای قدم گذاشتن فرای مرزهای حرفه*ای گری با شما نامهربان است. بلکه یعنی با طرحواره درمانی، درمانگر ممکن است پیوند قوی*ای با شما نسبت به دیگران برقرار کند. قالب*هایی سنتی*تر از روان*شناختی؛ که در آن درمانگر ممکن است بخواهد خنثی باقی بماند و تشویق به وابستگی نکند.
طرحواره درمانی در چه قبیل مسائلی کمک می*کند؟
طرحواره درمانی اصالتا برای این طراحی شده که به اختلالات شخصیتی که با دیگر درمان*ها بهبود پیدا نکرده*اند کمک کند؛ همانند اختلال شخصیتی مرزی. یک مطالعه آمریکایی درمورد طرحواره درمانی و اختلال شخصیتی مرزی، دریافت که بعد از گذشت هشت ماه از طرحواره درمانی، ۹۴ درصد از شرکت*کنندگان دیگر نشانه*هایی از اختلالات شخصیتی مرزی نداشتند و در مقابل ۱۶ درصد درمان منظمی که برای این اختلال پیشنهادشده بود را دریافت کردند. دیگر اختلالات شخصیتی که طرحواره درمانی برایشان موثر واقع می*شود عبارت*اند از: اختلالات شخصیتی دور گزینی، اختلالات شخصیتی پارانوئید، اختلالات شخصیتی وابستگی، اختلالات شخصیتی وسواس،* اختلالات شخصیتی خودشیفتگی. اما طرحواره درمانی هم*چنین برای مسائلی که از زمان کودکی ادامه داشته*اند و از آن نشات گرفته*اند نیز سودمند است:
افسردگی
مسائل مدیریت خشم
اعتمادبه*نفس پایین
مشکلات رابطه*ای
ترس از صمیمیت
هم*وابستگی
طرحواره درمانی اکنون برای زوج*ها، به عنوان مشاوره استفاده می*شود که به هرکدامشان کمک می*کند تله*های زندگی*شان را بشناسند و ببینند چگونه منازعات بینشان به وجود آمده است.
طرحواره درمانی ؛ یک راه بهتر؟
درحالی*که درمان سنتی با برچسب اختلال شخصیتی به گونه*ای *به فرد تودهنی می*زند که برای بعضی*ها محدودکننده و قبیح به نظر می*رسد، طرحواره درمانی در عوض نشان*دهنده*ی لیستی از الگوهای واضح و سودمند از موجودیت است که ما همه به آن وابسته*ایم و با آن همدردی می*کنیم. بدین*صورت، دری به*سوی درک و تجربه تغییری واقعی باز می*شود. کار با یک درمانگر طرحواره، برای شناخت نقص*های عملکردی در زمینه موجودیت و مشاهداتی که زندگی*تان را پیش می*برند، بدین معنی ست که شما درنهایت می*توانید الگوهایی پایدار و بلندمدت را تغییر دهید. می*توانید بااحساس واقعی*تان رودررو شوید، و راه*هایی داشته باشید که بهتر از طرحواره هایتان جواب دهد، و کاری کنید که نیازهای احساسی*تان را به گونه*ای سالم*تر و متمرکزتر برآورده کنید.http://yavarian.ir

خرید وی پی ان آنتی فیلترآنتی فیلتر

تاثیر آموزش رفتار سازمانی در موفقیت سازمان

به نظر شما آموزش رفتار سازمانی چه تاثیری در موفقیت سازمان ها دارد؟ بهتر است قبل از پاسخ به این سوال تعریف اجمالی از رفتار سازمانی داشته باشیم.
رفتار سازمانی، مطالعه رفتار انسان در گروه ها یا سازمان ها است و اینکه این رفتار چگونه می تواند با تحلیل مدل شود تا بر روی سازمان ها تاثیر مثبتی بگذارد.
یک سازمان از گروهی از افراد یا همان منابع انسانی تشکیل شده است که یا به صورت انفرادی یا در تیم ها با هم همکاری می کنند. وضع افراد نسبت به هم دیگر در یک سازمان یک عامل مهم در شکل دهی یک سازمان است. رفتار سازمانی یک زمینه بین رشته ای است، که در آن مواردی همچون روانشناسی، مردم شناسی، جامعه شناسی، علوم سیاسی و اقتصاد به کار رفته است.
تاثیر آموزش رفتار سازمانی در موفقیت سازمان
موفقیت یک سازمان به مقدار زیادی به مدیریت موثر افراد آن سازمان بستگی دارد. رفتار مردم در یک سازمان با ایده ها، احساس و فعالیت هایشان اداره می شود. برای داشتن مدیریت موثر افراد، درک نیازهای آن ها و در نتیجه آموزش رفتار سازمانی الزامی است. با این حال از آنجا که رفتار هر انسانی با هر شخص دیگری متفاوت است، تقریبا غیرممکن است که در مورد مشکلات سازمانی به یک راه حل واحد برسید. به همین دلیل، در نظر گرفتن جوانب روانشناسی و اجتماعی برای ارائه راه حل از آموزش رفتار سازمانی که روی مسائل سازمانی متمرکز است، بسیار مهم است.

رفتار افراد در یک سازمان می تواند هم سازمان را نابود کند و هم در بهبود کلی به آن کمک کند. برای مثال، ممکن است کارمندهای معینی، نسبت به همکاران خودشان دلسوز و حامی باشند، که این به ایجاد فرهنگ حمایتی کاری کمک می کند. این از خودگذشتگی، نتیجه باور کارمند به مدیریت و رضایت و تعهد انها به سازمان است. با این حال یک کارمند که دیگر به مدیریت اعتماد ندارد و یا از کارش راضی نیست ممکن است رفتاری ضداجتماعی از خودش نشان دهد که این برای سازمان مضر است. اینجاست که اهمیت آموزش رفتار سازمانی بیش از پیش مشخص می شود.
فرهنگ سازمانی و رفتار سازمانی
فرهنگ سازمانی با پارامترهای شرکتی همانند ارزش؛ عقاید، هنجارها، و قواعد، تصورات، و انتظارات سازانی بین چیزهای دیگر، تعریف می شود. رفتار کارمند به شدت توسط فرهنگ کاری تحت تاثیر قرار می گیرد به گونه ای که می تواند هم روی آنها تاثیر مثبت و هم تاثیر منفی بگذارد.
یک فرهنگ پیشرفته اجتماعی و حمایتی در کار می تواند تاثیر شگرفی داشته باشد و به ایجاد محیطی با ویژگی از خودگذشتگی کمک و تشویق کند. زمانی که افراد تشویق می شوند، بیشتر نسبت به ایده های مهمی که ممکن است برای سازمان منفعت داشته باشند، اعتماد خواهند کرد. در مقابل، کارمندانی نیز هستند که* اگر حس کنند قرار است از آنها نقد شود و یا بابت کارشان خجالت زده شوند، کاری را به تعویق می اندازند و یا هیچ ایده ای نمی دهند.
عموما، کارمندان با برقراری روابط اجتماعی با افراد دیگر، فرهنگ شرکت را درک می کنند. به منظور حل مشکلات سازمانی و آموزش رفتار سازمانی لازم است که ابتدا دلیل وقوع آن را درک کنید. اگر مشکلات به دلیل اینکه به رفتار سازمانی لطمه وارد می کنند، قرار است حل شوند، بهتر است که هدف پشت چنین رفتاری شناسایی شود. سپس بعد آن می توان از معیارهایی استفاده کرد که با آن روبه رو شد و سازمان را در جهتی که در آن پیشرفت است هدایت کرد. ادغام رفتارهای تشویقی و جدید در فرهنگ شرکت می تواند به کارمندان ارزشمندی را نشان داده و به کل سازمان از آن نفع برساند.

عوامل زیادی هستند که رفتار سازمانی را بهبود می بخشند از جمله دستاوردها، خودآموزی، تشویق و پیوستگی. مدیریت باید تلاش کند در جهت هر چه بهتر شدن آموزش رفتار سازمانی عامل محرکی که چنین رفتاری را برمی انگیزاند بیابد و تلاش کند که این عوامل را در فرهنگ کاری دخیل کند.
این امر می تواند در قالب ارتقا رتبه، مشوق های جدید، برنامه ها یا پاداش باشد. منطقی به نظر نمی رسد که افرادی قابلیت دار را استخدام کنید و انتظار داشته باشید که آنها در غیاب فرهنگی ارزشمند و فرا اجتماعی، خودشان را کامل وقف سازمان کنند. در واقع، مردم اکثرا اگر حس کنند ناشناخته مانده اند و به آنها پاداش داده نمی شود انگیزه شان را در کار از دست می دهند.
رفتار سازمانی یک علم اجتماعی است
رفتار سازمانی یک علم اجتماعی است و بیشتر مربوط به رفتار و مردم است. رفتار گروهی و فردی و عواملی که بر این رفتارها اثر می گذارند نیز مهمند. بهتر است اول رفتار مردمی که سازمان را تشکیل داده اند درک کنید تا ببینید عملکردشان چگونه است. اهمیت کلیدی رفتار سازمانی در درک رفتارهای انسانی نهفته است.
اگر مدیریت بتواند نیازهای انسان را در یک سازمان به درستی بفهمد، می تواند برای برآورده کردن آنها قدم بردارد و برنامه ها و مشوق هایی جدید را در نظر بگیرد تا کارمندانش را راضی نگه دارد و آنها را تقویت کند. به علاوه، مدیریت باید دلیل رفتارهای دردسرساز را نیز در سازمان ها بداند و معیارهایی را استفاده کند تا علت آن را از بین ببرد.
تاثیر بر رفتار انسانی نیز یک جنبه مهم دیگر از مطالعه رفتار سازمانی است. این به مدیریت کمک می کند که واکنش کارمندان پیشین را پیش از آنکه تغییری در سیاست ها و شماتیک ها بدهد، ارزیابی کند.
بدین صورت مدیریت می تواند با روش هایی هرگونه منازعه ای که باعث تغییر شود را کاهش دهد. هم چنین معیارهایی معین همانند ارتقا رتبه، مزایا، و … بخشی از آموزش رفتار سازمانی است که می توانند به ایجاد یک محل کار پرمحتوا که مستقیما بر عملکرد کارمند تاثیر مثبت می گذارد کمک کنند. در کل، سازمان با تحلیل و درک رفتار انسانی می تواند به مزایای زیادی دست پیدا کند.

آموزش رفتار سازمانی : چگونه رفتار سازمانی را ارتقا دهیم؟
سازمان ها از افراد تشکیل شده اند و بیشتر افراد دوست دارند در سازمانی موفق کار کنند. به خصوص سازمان های موفقی که مکان های کاری خوبی دارند و فرصت هایی برای رشد در آینده در اختیار آنهاست. بهترین راه برای بهبود رفتار سازمانی، بهبود تجارب افراد کارمند از محل کارشان است.
برای مثال مدیریت می تواند با حفظ یک محیط دلچسب کاری، تعیین اهداف کاری به صورت واضح، تقویت خروجی های مثبت، و تشحیص دستاوردهای واقعی، رفتارهای سازمانی بهتری را به ارمغان بیاورد. اگر می خواهید آموزش رفتار سازمانی موفقی داشته باشید، باید بدانید که مواردی جزئی می تواند در یک اداره تفاوت های بزرگی را رقم بزند، همانند رنگ تازه ی دیوارها، تمیز کردن زمین ها و سرویس های بهداشتی، و ارائه ی یک محیط خوب برای صرف غذا و یا گفت و گو.
بعضی از شرکت ها به کارمندان ماهانه شان یک محل پارک خاص می دهند، و یا عکس آنها را در لابی می زنند. دیگر شرکتها برای تشخیص دستاوردهای نقاط قوت یک پروژه، کارت هدیه می دهند و یا برای موفقیت های مهم، پول نقد می دهند. یک راه معروف دیگر آموزش رفتار سازمانی که منجر به بهبود عملکرد و رفتار سازمانی کارکنان می شود، قدردانی از کارمندان موفق در خبرنامه های سه ماهه، ایمیل های درون شرکتی، و یا اعلان شفاهی در رویدادهای شرکت است.
۵ نکته جهت آموزش رفتار سازمانی
۱- به وضوح اهداف سازمان را بیان کنید و تصور کلی تان از سازمان را نشان دهید تا کارمندان بدانند که تلاش های کاری شان چه سهم مستقیمی در موفقیت کلی گروهشان دارد.
۲- مدیران را مسئول نتایجی بدانید که از گزارش های مستقیم آنها نشات می گیرند. بدین صورت، فرهنگ سازمانی تضمین می کند که مدیران وظایف را به تناسب تخصیص کرده اند و منابع را به طور کافی اختصاص داده اند.
۳- مسئولیت ها را واگذار کنید تا افراد بدون اینکه مدام به دنبال گرفتن اجازه یا تاییدیه برای تکمیل کارشان باشند، موثر واقع شوند. زمانی که کارمندان حس کنند رئیسشان به آنها آنقدر اعتماد ندارد که در طیف وظایف کاری شان تصمیم گیری را بر دوش آنها بگذارد،* ناامیدی شیوع پیدا می کند.
۴- سازمانی را ایجاد کنید که به صداقت، پاداش دهد، و در استخدام و ترفیع رتبه، تشویق به عدالت کرده و برای ایجاد ارتباطاتی واضح، تلاش کند. کارمندان به مدیرانی که صادق باشند، حتی اگر حامل خبر بدی نیز باشند، احترام می گذارند. مخصوصا مدیرانی که با همه رفتاری مساوری و برابر دارند.
۵- مورد آخر در راستای آموزش رفتار سازمانی این است که برای بازخورد و شرکت کارمندانتان در آن، پلت فرم هایی را ایجاد کنید. هر کسی یک نقطه نظر دارد، لذا ایجاد یک فرم برای به اشتراک گذاری نظرات مهم است. رئیس هایی که فکر می کنند همه چیز را می دانند به زودی متوجه خواهند شد که آنچه که بقیه به آن فکر می کنند را نمی دانند. کسانی که ساکت باشند و به بقیه گوش کنند، بیشتر می توانند در مورد اینکه چگونه رفتار سازمانی را بهبود بخشند، بیاموزند.http://nikandishan.org

خرید وی پی ان آنتی فیلترآنتی فیلتر

موفقیت سازمانی چیست و چگونه می توان به آن دست یافت؟

http://yavarian.irموفقیت سازمانی چیست؟ موفقیت سازمانی را می توان مجموعه ای از عواملی دانست که منجر به موفقیت یک سازمان در رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده خود می شود.
موفقیت سازمانی نیز مانند موفقیت در زندگی، موفقیت در کسب و کار و موفقیت در هر زمینه دیگری دارای اصولی است که تقریبا برای هر سازمانی یکسان است. در این مقاله قصد داریم که به بررسی عوامل موفقیت سازمانی بپردازیم.
عوامل موفقیت سازمانی
اگر یک سازمان را مانند یک ساعت در نظر بگیریم، برای اینکه بتواند کار خود را به بهترین نحو و بدون وقفه انجام دهد، نیازمند مجموعه ای از عوامل است که به صورت هماهنگ در راستای هدفی خاص فعالیت کنند. برای دستیابی به موفقیت سازمانی ، هر سازمان به ۵ فاکتور مهم نیاز دارد که در ادامه مطرح می شود.

۱- اهداف سازمان
هدف مهمترین عامل در موفقیت سازمانی است. این هدف است که مشخص می کند مسیر آینده یک سازمان به چه سمت خواهد بود. در واقع می توان هدف را مانند جاده ای ترسیم کرد که باعث موفقیت و یا عدم موفقیت یک سازمان می شود. از همین رو است که یکی از مهارت های کلیدی مدیران سازمان ها مهارت هدف گذاری است. آنها باید بتوانند اهداف کلی سازمان خود را به صورت شفاف و قابل اندازه*گیری مشخص کنند. از آنجا که هدف سازمان رسیدن به وضعیت مطلوبی است که یک سازمان قصد رسیدن به آن را دارد، مدیران ارشد سازمان ها باید بتوانند با تعیین استراتژی های مناسب و ایجاد محیط مطلوب برای دسترسی به این استراتژی رسیدن به این مهم و موفقیت سازمانی را ممکن کنند.

به بیانی دیگر اهداف را می توان ماموریت ها و چشم اندازهای یک سازمان دانست که در پاسخ به سه سوال کجا هستیم؟ به کجا می رویم؟ و برای رسیدن به این هدف باید چه کنیم؟ داده می شود. برای هدف گذاری صحیح، اطلاع از ماموریت ها و چشم اندازهای یک سازمان ضروری است.
نکته حائز اهمیت در هدف گذاری سازمان ها این است که اهداف واقع بینانه باشند. از جمله ویژگی*های دیگری که یک هدف سازمانی خوب باید داشته باشد آن است که روشن و واضح باشد. هدف باید برای همه ذینفعان سودمند بوده و قابلیت انعطاف پذیری داشته باشد. علاوه بر آن هدف نباید یک مسئله کلی باشد بلکه باید قابل اندازه گیری باشد. در مجموع رعایت این نکات است که گام اساسی برای موفقیت سازمانی برداشته می شود.
۲- منابع انسانی (کارکنان)
شاید منابع انسانی را بتوان مهمترین رکن یک سازمان دانست. اگر در یک سازمان کارکنان و پرسنل وجود نداشته باشند، سازمان نمی*تواند به اهداف خود و موفقیت سازمانی برسد. تریسی در واژه نامه منابع انسانی، منابع انسانی را به عنوان افرادی که کار می کنند و سازمان را به فعالیت می اندازند تعریف می کند.
منابع انسانی که شامل کارکنان یا پرسنل یک شرکت موسسه و یا سازمان است بخش مهمی از مباحث مدیریت سازمان ها تعریف می*گردد. در واقع یکی از پایه های موفقیت یک سازمان منابع انسانی آن سازمان است که به دلیل اهمیت فراوان این موضوع رشته دانشگاهی تحت عنوان مدیریت منابع انسانی در بسیاری از دانشگاه های معتبر جهان تشکیل شده است.

مدیریت موفق منابع انسانی
بر اساس آنچه تحقیقات نشان داده است، یک مدیر منابع انسانی باید شش فعالیت کلیدی در ارتباط با کارکنان خود انجام دهد تا منابع انسانی باعث موفقیت سازمانی شود. این شهر فعالیت عبارتند از:
۱- مدیریت موثر افراد
۲- ارزیابی عملکرد منابع انسانی
۳- توسعه مواردی که باعث ارتقاء عملکرد فردی و موفقیت سازمانی می شود
۴- افزایش خلاقیت و نوآوری در جهت افزایش رقابت و موفقیت سازمانی
۵- اعمال رویکردهای نوآورانه در طراحی استراتژی برنامه ریزی و توسعه حرفه ای بین سازمانی
۶- مدیریت پیاده سازی و ادغام فناوری از طریق آموزش ارتباط و بهبودی منابع انسانی
در عصر حاضر نیروی انسانی متخصص و کارآمد آن چنان اهمیت دارد که تمام سازمان*ها و شرکت*ها در سرتاسر جهان می*کوشند تا کارکنان خود را به صورت متخصص و متعهد کارآمد کنند و با افزایش آگاهی آنها، تا حد امکان از خروج آن ها از سازمان جلوگیری کنند. چرا که به مراتب استخدام یک نیروی انسانی جدید هزینه های بالاتری را برای سازمان به همراه خواهد داشت.

۳- منابع مالی (مادی)
منابع مالی و مادی را می توان مجموعه ای از تجهیزات و هزینه دانست که برای پرداخت هزینه های سازمان از جمله پرداخت حقوق کارکنان مصرف می شود. مدیریت صحیح منابع مالی در نهایت منجر به بهبود عملکرد و موفقیت سازمانی می شود.
مدیریت صحیح منابع مالی در یک سازمان دارای اهمیت زیادی است. به طوری که اگر این مدیریت صحیح انجام نشود ممکن است باعث ایجاد نارضایتی در مشتریان و حتی کارکنان یک سازمان شود که در نتیجه می*تواند ضربات جبران ناپذیری را به سازمان وارد کند. به طوری که می*توان یکی از اصلی ترین دلایل شکست سازمان ها و کسب و کارها را عدم موفقیت در مدیریت جریان نقدینگی دانست.
۴- مشتری
معمولا مشتری به افراد خارج از سازمان اطلاق می شود که در ازای پرداخت هزینه، کالاها و یا خدماتی را از سازمان خریداری می*کنند. مشتری در موفقیت سازمانی دارای نقش کلیدی است. آنچنان که پیتر دراکر سالها قبل در اهمیت مشتری گفته است که: هدف اصلی کسب و کارها باید به دست آوردن و نگهداری مشتری باشد.
برای جذب مشتری سازمان ها معمولا از بازاریابی استفاده می کنند. آنچه که باید در بازاریابی و جذب مشتریان، سازمان ها مورد توجه قرار دهند، این است که به مشتریان خود خدمات و یا کالاهایی بدهند که آنها نیاز دارند؛ نه چیزی که خود سازمان ها به دنبال آن هستند.
برای موفقیت سازمانی در جذب مشتری، باید آن سازمان به اصل افزایش وفاداری مشتری توجه کند. برای افزایش وفاداری مشتری راهکارهای زیادی وجود دارد که سازمان ها می توانند با انجام آنها مشتریان وفادار خود را نگه دارند؛ چرا که هزینه نگهداری مشتریان فعلی یک سازمان تقریبا ۷ برابر کمتر از جذب یک مشتری جدید است.
کلید ایجاد مشتریان وفادار *و موفقیت سازمانی را می توان راضی نگه داشتن مشتریان دانست. یک سازمان باید در مشتریان خود به گونه ای احساس رضایت ایجاد کند که آنها به این نتیجه برسند که برای سازمان حائز اهمیت هستند. برای مدیریت فرآیندهای وفاداری مشتری crm یک راه حل مناسب است. سی آر ام را می توان ابزاری فوق العاده برای تبدیل مشتریان موجود به مشتریان وفادار سازمان مطرح کرد.

۵- فرآیندها و عملیات
فرآیند و عملیات را می توان مجموعه ای از فعالیت ها و اقداماتی دانست که کارکنان یا پرسنل یک سازمان برای دستیابی به اهداف ترسیم شده آن سازمان انجام می دهند.
عملیات سازمان آنچنان با یک سازمان عجین شده است که انجام درست و یا نادرست آن می*تواند یک عامل مهم و کلیدی در شکست یا موفقیت سازمانی شود. عملکرد موثر موثر و صحیح کارکنان یک سازمان باعث می*شود که همان ارزشی که سازمان به دنبال آن است ایجاد شود.
نتیجه گیری
به طور کلی آنچه از مقاله فوق می توان نتیجه گیری کرد، این است که برای دستیابی به موفقیت سازمانی باید عوامل مطرح شده در راستای یکدیگر، به طور صحیح انجام شود. به عبارت دیگر انجام صحیح چند مورد از موارد بالا، به تنها منجر به موفقیت سازمانی نمی شود؛ بلکه نقص در هر یک از عوامل مطرح شده ممکن است، باعث ایجاد باعث شکست و نابودی یک سازمان شود.

خرید وی پی ان آنتی فیلترآنتی فیلتر

۳۰ نکته برای ۱۰ برابر شدن رشد فردی تان

رشد فردی چیست؟ شاید شما هم عبارت رشد فردی و یا رشد شخصی را زیاد شنیده باشید، اما دقیقا متوجه تعریف آن نشده باشید. در یک تعریف ساده و قابل فهم می توان رشد فردی را مجموعه ای از اقدامات دانست که باعث رشد شما و بهتر شدن زندگی تان می شود. با رشد شخصی است که می توانید به اهداف زندگی خود برسید و طعم شیرین موفقیت را بچشید. در این مقاله ۳۰ نکته برای اینکه رشد فردی شما ۱۰ برابر سریع*تر خواهیم گفت. پس تا انتها همراه ما باشید.
نکته ها و ترفندهای طلایی رشد فردی در زندگی و کسب و کار
۱- کاری را که دوست داری انجام بده
راه خودتان را دنبال کنید. یاد بگیرید برای رشد فردی و رسیدن به موفقیت خیلی به حرف دیگران گوش نکنید.
۲- از شکست های دیگران درس بگیرید
بسیاری از ما خواه، ناخواه دوست داریم داستان*های موفقیت افراد بزرگ را پیگیری کنیم. به همین جهت فراموش کنیم که داستان*های شکست پندهای بزرگ*تری برای آموزش دارند. درک کنید که چرا دیگران شکست خورده*اند و از آن*ها یاد بگیرید.
۳- بلندپرواز باشید اما برنامه*ریزی کنید
ایده آل*ها و برنامه*ریزی دست در دست هم دارند. شما باید بزرگ فکر کنید؛ با این حال اهداف کوتاه مدت نیز داشته باشید و برای تمام کارهای کوچک و بزرگ برنامه*ریزی داشته باشید.
۴- اهداف تان را دنبال کنید
اهداف و چشم*اندازهای خود را دنبال کنید. اگر با برنامه ریزی صحیح به دنبال آن ها باشید، مطمئنا روزی به آن ها دست پیدا خواهید کرد.
۵- خلاق باشید
خلاقیت همیشه یک استعداد طبیعی نیست؛ بلکه با تلاش می*توانید به آن دست پیدا کنید. خلاقیت یک تلاش آگاهانه برای مبتکر بودن، متفاوت بودن و رشد فردی است.

۶- کتاب*های خودآموز بخوانید
کتاب*هایی مثل «راهبی که فراری*اش را فروخت» اثر رابین شارما، کتاب «تمرین نیروی حال» اثر اکهارت تلی و یا کتاب «استثنایی*ها» نوشته مالکوم گلادول، ذهن شما را برای رشد فردی متمرکز و آماده می*کنند.
۷. تغییر باید کاربردی باشد
تاکید روی واقع بینانه فکر کردن است. درحالی*که به اتفاقات مثبت برای رشد فردی می*اندیشید، اشتباهات قبلی و درس*های گذشته را نیز یادآوری کنید.
۸- از مادی بودن اجتناب کنید
ماتریالیسم (مادی*گرایی) منجر به حرص و طمع می*شود. اگر دائم دنبال پول باشید، شکست خواهید خورد. انگیزه*های بهتری برای تلاش*های ازجمله آرامش و مفید بودن برای زندگی خود بیابید تا به رشد فردی بیشتری دست پیدا کنید.
۹- یک شنونده خوب باشید
خوب گوش دادن یکی از عوامل مهم ارتباط با دیگران است. داشتن رابطه*های بهتر، علاوه بر این که برای کسب و کار تان خوب است، باعث ارتقا رشد فردی شما نیز می شود.
۱۰- بهترین عملکرد خودتان را ارائه دهید
وقتی قرار است کاری را انجام دهید و یا مسئولیت امری را می*پذیرید، آن را به نحو احسن انجام بدهید. برای انجام کارها ۱۰۰ % توانایی خودتان را به کار بگیرید. با این حال بدانید چه موقع باید گام بازگشت را برداشت و متوجه ظرفیت، زمان و مواظبت از خودتان نیز باشید.

۱۱- عادت*های مثبت ایجاد کنید
عادت*های مثبت در خود به وجود بیاورید و با مداومت آن*ها را پایدار کنید. حتی تغییرات مثبتی که به نظر کوچک می*آیند؛ درنتیجه، به*طور عجیبی ضریب موفقیت و رشد فردی شما را افزایش می*دهند.
۱۲- تلاش برای تحت تاثیر قرار دادن دیگران را متوقف کنید
از اینکه بخواهید برای دیگران جالب توجه باشید دوری کنید. بسیاری از افراد موفق چیزی برای خودنمایی کردن ندارند. تمام تلاش و تمرکزتان را برای رشد فردی خودتان بگذارید و از نتیجه لذت ببرید؛ صرف*نظر از اینکه این اتفاق چه میزان برای دیگران جذاب باشد.
۱۳- تبدیل شدن به یک رهبر طبیعی
مهارت*های مذاکره و ارتباطات خود را بهبود ببخشید. در این صورت یک مدیر خوب و موفق خواهید بود.
۱۴- سیاست*های کاری را یاد بگیرید
دانستن چگونگی تعامل با دیگران، شما را قادر می*سازد یاد بگیرید که چگونه سریع از نردبان نوفقیت در کسب و کارتان بالا بروید.
۱۵- مثل کتابی که باز است نباشید
از اینکه همه چیز را بیان کنید خودداری نمایید. هیچ لزومی ندارد شما همه پیشامدها و دانسته*هایتان را برای دیگران بگویید. اندکی مرموز باشید! کم*حرفی باعث آرامش خودتان است و به رشد فردی شما نیز کمک می*کند.

۱۶- سرگرمی*های لذت*بخش داشته باشید
انجام کارهایی که به شما احساس نشاط و لذت می*بخشند را فراموش نکنید. سرگرمی*های مفید به*نوعی استراحت ذهن محسوب می*شوند. با این حال مواظب باشید که وقت و انرژی زیادی از شما نگیرد و سریع به کارهای دیگرتان بازگردید.
۱۷. به دیگران آموزش بدهید
درگیر شدن با دانش، به*ویژه اگر به*صورت یاددادن به دیگران باشد، یکی از سریع*ترین راه*ها برای تمرین مهارت*ها و حتی یادگیری چیزهای جدید برای خودتان و درنتیجه رشد فردی است.
۱۸- با انسان*های بزرگ و خلاق زمان بگذرانید
اگر شما اطرافتان را با کسانی که می*خواهید شبیهشان باشید احاطه کنید، این فقط کمی شما را بهتر می*کند. برای رشد فردی بیشتر، با افراد بزرگ*تر و مبتکر ارتباط بگیرید.
۱۹- خودتان را دوست داشته باشید
همیشه سلامتی، احساسات و خانواده را در اولویت اول خود قرار بدهید. این موارد آن*قدر مهم هستند که اگر مختل شوند می*توانند کیفیت زندگی و رشد فردی شما را تحت تاثیر بگذارند.
۲۰- منظم باشید
ابزار نهایی برای رشد فردی، نظم و انضباط است. محیط مرتب به شما آرامش می*دهد. البته بی*نظمی وقت شما را خواهد گرفت و گوشه*ای از ذهنتان را اشغال می*کند که این اصلا خوب نیست.

۲۱- به*طور مداوم زندگی خود را بهبود ببخشید
شما به یک نگرش مثبت نیاز دارید تا به*تدریج تغییرات را در خودتان ایجاد کنید. آنچه از سرعت رشد فردی مهم*تر است، پیوستگی و مداومت بر آن است.
۲۲- مهارت*های لازم را کسب کنید
شرکت در کارگاه*ها، جلسات آموزشی و کلاسها برای دریافت مهارت*های لازم، شما را به مرحله بعد می*فرستد. یادتان باشد هیچ*وقت برای یادگیری نکات جدید دیر نیست. سعی کنید اطلاعات خود را لااقل در حوزه تخصصتان به*روز نگه*دارید.
۲۳- کنجکاو باشید
افراد کنجکاو تمایل بیشتری برای موفق شدن در زندگی و کسب و کارشان دارند، زیرا آن*ها سؤال*های بیشتری می*کنند و بیشتر می*آموزند.
۲۴- خودتان را متناسب نگه*دارید
داشتن یک رژیم غذایی مناسب و کار کردن برای اعتماد به نفس شما خوب است. علاوه بر آن از نظر ذهنی نیز باعث آرامش شما خواهد شد.
۲۵- به تعویق نیندازید
آنچه را که باید انجام دهید، همین الان شروع کنید. عقب انداختن کارها یکی پس از دیگری، ناگهان به*صورت کوهی از مشکلات نمایان می*شود. که دیگر حل کردن آن کار آسانی نخواهد بود. اگر می*خواهید پروسه رشد فردی تان به درستی جلو برود، با عقب انداختن کارها برای خود مانع درست نکنید.

۲۶- زودتر بیدار شوید
شاید این زمان اندک به نظرتان جدی نیاید؛ اما در طولانی*مدت درک خواهید کرد که استفاده از زمان صبح چقدر طلایی و کارآمد است. صبح*ها بدن و ذهن شما تازه و پرانرژی*تر است؛ پس سود بیشتری خواهید کرد.
۲۷- کارهای داوطلبانه انجام دهید
داوطلب شدن به شما کمک خواهد کرد تا تجربه و شناخت بیشتری در مسائل به دست آورید.
۲۸- کمک به دیگران
اینکه بتوانید ازخودگذشتگی کنید و به دیگران دست یاری برسانید، احساس خوبی به شما می*دهد و این کام مهمی در رشد فردی تان خواهد بود.
۲۹- یک طرح شغلی داشته باشید
با داشتن برنامه، شما می*دانید که برای رسیدن به اهداف کاری خود، چه کاری باید انجام بدهید. اگر کارتان را به*صورت روتین انجام دهید و «هر چه پیش آید خوش آید» را لحاظ کنید، امکان رشد فردی در زندگی و کسب و کارتان را کاهش می*دهید.
۳۰- عادت*های بد را بکشید
تمام کارهایی که منجر به هدر دادن زمان، سلامتی جسمی و ذهنی و پول شما می*شود را متوقف کنید. بعضی کارها را آن*قدر انجام داده*ایم که به*صورت عادت درآمده*اند و سودی برای ما ندارند. با یک بررسی دوره*ای رفتارمان می*توانیم آن*ها را پیدا کنیم و از بین ببریم. خرید یا مهمانی*های پرخرج، بازی*های طولانی موبایلی و بسیاری ازین دست کارها در طولانی*مدت موانع جدی برای رشد فردی شما هستند.http://nikandishan.org

خرید وی پی ان آنتی فیلترآنتی فیلتر

نکاتی ساده و آسان برای مدیریت زندگی

مدیریت زندگی ، آیا تابحال این عبارت را شنیده اید و برایتان سوال پیش آمده که هدفش چیست و به دنبال بهبود چه چیزی است؟ آیا می توان از مدیریت زندگی چیزهایی یاد گرفت که به ما در زندگی بهتر و رسیدن به موفقیت کمک کند؟
جواب این است: بله. چیزهایی هستند که می توانیم بیاموزیم تا زندگی ما را بهتر، آسان تر و کم تنش تر کنند.
اهمیت مدیریت زندگی
عبارت کار هوشمندانه به جای کار سرسختانه، عبارتی است که ممکن است زیاد دور و برتان شنیده باشید. به همین جهت ممکن است برایتان این سوال پیش آمده باشد که چگونه می توان با مدیریت زندگی ، زندگی بهتری را تجربه کرد.
مدیریت ساده تر و موفق تر زندگی به این نیاز دارد که به بهترین نحو از زمانی که در اختیارتان است استفاده کنید. کنترل زندگیتان را به دست بگیرید برای زمانی که دارید برنامه ریزی مناسبی انجام دهید، روی نتایج پایانی تان تمرکز کنید و مطابق با آن برای زندگی تان برنامه ریزی کنید! در همین راستا در این مقاله به شما ۱۳ نکته برای مدیریت بهتر زندگی خواهیم گفت که به شما در بهتر شدن زندگی تان کمک خواهد کرد.
۱۲ نکته ی ساده و سریع برای مدیریت زندگی

۱- برنامه ریزی کنید
شاید فکر کنید برنامه ریزی کردن کار سختی است. شاید هم فکر کنید اصولا برنامه ریزی کار بیهوده ای است. اما باید گفت در اشتباهید. برنامه ریزی نه سخت است و نه بیهوده. با این حال برای داشتن یک برنامه ریزی مناسب برای کار و زندگی باید نکاتی را بدانید و عملی کنید.
۲- کارها را تقسیم بندی کنید
هر کاری که برای انجام آن برنامه ریزی کردید، باید در کمترین زمان ممکن انجام شود. کارها را به کارهای کوچکتری تقسیم کنید. منظورم این است اگر کارتان پیوسته است و مربوط به یک موضوع خاص است، مراحل ساده ای برای انجامش در نظر بگیرید تا کار اصلی انجام شود. چیزی که بتوانید آن را به بخش های تک تک تقسیم کنید. اگر برای مثال کار در خانه را در نظر بگیرید می توانید به راحتی یک اتاق را تمیز کنید و یا لباس های کثیف را درون ماشین لباسشویی بیاندازید. من طیف توجهم به هرکاری که انجام می دهم را محدود کرده ام! به هیچ وجه راه ندارد که بتوانم یک کار را به یکباره به اتمام برسانم. باید آن را به کارهای کوچکتری تقسیم کنم. در عیر این صورت زیاد امیدوار نیستم که بتوانم آن را کامل انجام دهم.
۳- زمان تان را مدیریت کنید
یکی از فاکتورهای مهم مدیریت زندگی مدیریت زمان است. از زمان تان عاقلانه استفاده کنید. اینکه بدانید چقدر طول می کشد که به دنبال فرزندتان در مدرسه بروید مهم است، باید بدانید که چه زمانی خانه را ترک می کنید. برنامه ریزی زمانی داشته باشید. استفاده از زمان به گونه ای که به نفعتان باشد از اهمیت برخوردار است. زمان شما را مطمئن می کند که کارهایتان را در روز طبق برنامه پیش برده اید!
۴- پشت گوش نیندازید
برای انجام ندادن کارها بهانه نیاورید. عادت پشت گوش انداختن کارها یکی از عادت های بدی است که بسیاری از ما آن را تجربه کرده ایم. تکنیک های زیادی برای رفع این عادت بد وجود دارد. اگر یاد بگیرید کارهایتان را پشت گوش نیندازید و هر کاری را سر موقعش انجام دهید، دیگر استرس انجام دادن به موقع کارها را نخواهید داشت و در نتیجه مدیریت زندگی بهتری خواهید داشت.

۵- خواب کافی داشته باشید
خواب بسیار مهم است، بدون آن مدیریت زندگی مشکل و حتی غیرممکن خواهد شد. من عادت داشتم که شبها کارهایم را انجام دهم. خواب به موقع و کافی باعث می شود که هم مغز عملکرد بهتری داشته باشد، هم خود شما از نظر روحی سرحال تر باشید.
۶- ریلکس باشید و ورزش کنید
زمانی را به ریلکس کردن اختصاص دهید، ورزش نیز بسیار مهم است، ذهن و بدن شما نیاز دارد که یک قدم به عقب بردارد و اتفاقاتی که در زندگی تان افتاده است را پردازش کند. از نظر من، من باید ورزش کنم چرا که در شغلم فعالیت جسمی زیادی ندارم اما همسرم در شغلش به اندازه کافی فعالیت دارد و باید ریلکس کند، اما باید برای این آسودگی از ذهنش استفاده کند. بسته به این که چه کاری انجام می دهید میزان ریلکسیشن شما اهمیت پیدا می کند. تنها باید در زندگتان تعادل به وجود آورید.
۷- به جای چند کار یک کار را انجام دهید
اگر سرتان شلوغ است و کارهای مهم و بزرگ زیادی برای انجام دادن دارید، بهتر است یکی یکی آن ها را انجام دهید و تا حد امکان تمرکزتان را بر روی انجام یک کار بگذارید. مهم نیست دیگران به شما چه می گویند، مهم ترین چیزی که باید به یاد بسپارید، این است انجام چندکار باهم در زمانتان صرفه جویی نمی کند و در اغلب کارها را اشتباه انجام می دهید. بهتر است که تمرکزتان را روی کاری که در دست دارید بگذارید و پیش از اینکه سراغ کار بعدی بروید، کار فعلی را تمام کنید.
۸- برای دستیابی به اهداف تان وقت تعیین کنید
اگر می خواهید به اهدافتان برسید و بر آنها تمرکز کنید، نیاز است که ضرب الاجلی برای رسیدن به آن ها تعیین کنید. شما نمی خواهید ضرب الاجلهایتان را مدام تغییر دهید، انعطاف پذیری خوب است اما پایبندی به یک برنامه و انجام دادن کارها باعث مدیریت بهتر زندگی می شود.

۹- از تغییرات زندگی غافل نشوید
فصل ها تغییر می کنند، ما نیز هم. اگر روشی که برای انجام کاری پیش گرفته اید که به درد نمی خورد، آن را رها کنید، به راهتان ادامه دهید و روش های جدیدی برای انجام کارهایتان پیدا کنید. یک قدم به عقب بردارید تا ببینید کدام روش ها به درد نمی خورده اند، سپس برای مدیریت زندگی برنامه ریزی کنید.
۱۰- بر روی کارهایتان تمرکز کنید
برای مدیریت بهتر زندگی یاد بگیرید بر روی کارهای تان تمرکز کنید. اگر از روی تجربه بدانید چه کاری انجام دهید، می توانید بهتر برای کارهایتان برنامه ریزی کنید. به جای اینکه بدون در نظر گرفتن تجریبات گذشته پیش بروید، شما به خودتان این قدرت را می دهید که اهداف تان را بررسی کنید و بدانید که می خواهید آینده تان چگونه باشد، لذا می توانید بنیانی قوی برای پیشرفت پایه ریزی کنید.
۱۱- به جای کار سرسختانه هوشمندانه کار کنید
شاید نتوانید به خاطر محدودیت های مهارتی یا زمانی، کاری را انجام دهید. نگران نباشید کسی پول بدهید تا آن کار را برای شما به نحو مطلوبی انجام دهد.
۱۲- با خودتان خوب رفتار کنید
وقتی پیشرفت کردید به خودتان جایزه دهید، این مهم ترین چیزی است که باید آن را جدی بگیرید. با پاداش برای کاری که خوب انجام داده اید می توانید احساس رضایت درونی را تجربه کنید. پاداش به خود یاعث می شود بیشتر تشویق شوید و با پیشرفت های روز افزون مدیریت زنگدی بهتری داشته باشید.http://nikandishan.org

خرید وی پی ان آنتی فیلترآنتی فیلتر