بایگانی دسته: مـوســیـقی

Auto Added by WPeMatico

سوال در مورد نواختن نی

سلام

دوستان عکس دقیقی از طرز قرار گرفتن نی در دهان و موقعیت زبان و لب در اختیار دارین؟ اگر جواب مثبته لطفا به اشتراک بزارید.( روش دندانی)

با تشکر

خرید وی پی ان آنتی فیلترآنتی فیلتر

طريقه اجراي ضربات بر روي دف

ضربات ابتدائي و اصلي كه در دف نوازي مورد استفاده ميگيرد سه ضربه است با نامهاي: ضربه تم TOM
ضربه بك
۳٫ ضربه چپ· تم
ضربه تم ضربه اي است كه با دست راست و به شرح زير اجرا ميشود.
چهار انگشت را به هم چسبانده ، كف دست را كمي گود كنيد ، تيغه بيروني دست را از دف فاصله دهيد
و با سرعت به دف ضربه وارد كنيد
و با سرعت نيز از ساز دور نمائيد ( در هيچكدام از ضربات اصلي دف نوازي دست بر روي ساز نگه داشته نميشود) قسمتهائي از كف دست در اين ضربه با دف تماس پيدا ميكنند كه عبارتند از : بند اول انگشتان انگشتري و ميانه ، نرمي انگشت اشاره ، بند اول دوم و سوم انگشت كوچك و در امتداد آن نرمي تيغه پائيني دست از طرف داخل تا انتهاي دست و نرمي انتهائي دست در زير انگشت شست . تمام موارد فوق در يك زمان ضربه وارد ميكنند. محل اجراي ضربه را با توجه به عكس داده شده اجرا كنيد. در ضربه زدن توجه كنيد كه ضربه را از مچ وارد نكنيد ، تيغه دست به همراه ساعد دست و در يك راستا با هم حركت ميكنند و نيروي وارده از مچ دست نيست.· بك در اين ضربه انگشتان دست راست كمي از هم باز ميشوند دست از مچ به طرف تيغه پائين به طرف ساعد خم ميشود ( دست در عكس فوق به طرف بالا به نظر ميرسد .)
و باز هم به كمك ساعد دست از دف دور شده ضربه ميزند . ( ساعد دست و كف دست در يك امتدادند ) در اين ضربه بندهاي اول و دوم ۴ انگشت دست راست همزمان به ساز دف ضربه وارد مي كنند. سعي كنيد ضربه تم و بك را در محل خودشان وارد كنيد چون اين دو صداهاي كاملا متفاوت دارند. · چپ در اين ضربه انگشت اشاره دست چپ دخالتي ندارد و 3 انگشت ديگر به ساز برخورد ميكنند.بدين صورت كه: سه انگشت دست را به هم چسبانده كف دست را به شكل نيم دايره اي در آوريد. با كمك گرفتن از چرخش سريع ساعد دست انگشتان را بر روي دف پرتاب كنيد. به هيچ عنوان مچ دست را خم و راست نكنيد مچ در اين ضربه هيچ دخالتي ندارد. اين ضربه با بندهاي اول انگشتان اجرا ميشود.

خرید وی پی ان آنتی فیلترآنتی فیلتر

اجزاي تشكيل دهنده ساز ارگ

قسمت هاي عمده يك ساز ارگ الكترونيك امروزي شامل موارد زير است:
كيبورد موسيقي : كليدهاي سياه و سفيد به شيوه پيانو كه نوازنده مي فشارد و در نتيجه به سوئيچ ها متصل مي شوند و ماشه ها يك نت الكترونيك را توسط آن پخش مي كنند. اكثر ارگ ها از يك مدار كاهش مقدار سيم كشي مورد نياز استفاده مي كنند.
رابط كاربري نرم افزاري : يك برنامه (كه معمولا در يك چيپست كامپيوتري جاسازي مي شود) كه تعامل كاربري بين كليدهاي كنترل و منوها را مديريت مي كند و به كاربر و نوازنده اجازه انتخاب تن صداها (مانند پيانو، ارگ كليسا، فلوت، درام كيت و غيره) را مي دهد. همچنين امكان انتخاب افكت ها مانند (ريبورب، اكو، تلفن ها و سوستين) و ساير ويژگي ها (مانند جابجاسازي، ماشين درام الكترونيك) را مي دهد.
تنظيم كننده موسيقي كامپيوتري : يك برنامه نرم افزاري كه ريتم و آكوردها را با دستورات كامپيوتري شده نوعي MIDI توليد مي كند.
چيپست صدا / صدا ساز : يك ماژول صداي الكترونيك يا سينتي سايزر موسيقي بصورت معمول حاوي يك مدار يا چيپست يكپارچه است كه قادر به دريافت فرمان هاي MIDI و توليد اصوات است.
آمپلي فاير و اسپيكر : يك آمپلي فاير اصوات از بم تا مياني است كه اسپيكرها صداها را تقويت مي كنند كه شنونده بتواند آنها را بشنود.

خرید وی پی ان آنتی فیلترآنتی فیلتر

آشنايي با يك سنتور خوب

بيشتر علاقه مندان به ساز سنتور كه اميدوارانه تلاش خود را در راستاي پيشرفت همه جانبه چه در زمينه ي نوازندگي و چه در كامل كردن معلومات موسيقي خود انجام مي دهند، معمولا بعد از گذشت حدود دو، سه يا چهار سال احساس نياز به يك ساز بهتر، باعث ترغيب آنها براي تهيه ي يك ساز خوب مي شود. اين عنوان مقاله را با اين هدف شروع به نوشتن كردم كه راهنمايي باشد براي آنها، جهت شناختن ويژگيهاي يك ساز خوب و سعي كردم تا حدي به مسائل حاشيه اي اين موضوع نيز بپردازم تا برخي از سوالات بي شماري كه هنرجويان سنتور دارند پاسخ داده شود تا بلكه كمي از سردرگمي نجات يابند و البته روشن است بررسيهاي ذيل از ديدگاه يك نوازنده مي باشد كه ممكن است با ديد يك سازنده اندكي متفاوت باشد (چرا كه اكثر سازندگان بيشتر سازهاي خود را در نوع خود خوب مي دانند!)
نا گفته نماند تا زماني كه يك هنرجو به آن مقدار از توانايي لازم، جهت كارشناسي فني ساز نرسيده است، صلاح آن است براي خريد يك ساز خوب با استاد خود مشورت كند يا از اساتيد فن، تاييد ساز خريداري شده ي خود را بگيرد.
به اين دليل كه هنوز تعريف “كيفيت سازهاي ايراني” (مثل خيلي چيزهاي ديگر) به درستي معلوم نيست و استانداردي براي آن مشخص و تعريف نشده است، بنابراين مطالبي كه منوط به ويژگيهاي يك سنتور خوب در اين سلسله مقاله به نظر دوستان ميرسد نمي تواند صد در صد صحيح باشد ولي اميدوارم آنقدر باشد تا در حد و توانايي خودشان به تدريج و با تمرين و توجه به اين موارد، تفاوت سازهاي خوب، معمولي و بد براي آنها تا اندازه اي قابل درك و مقايسه باشد.
هنگامي كه شما نزد سازنده اي مي رويد براي خريد ساز، اينگونه باب است كه سازنده از تمام سازهاي خودش تعريف مي كند و حتي اگر سازي مشقي نيز باشد اغلب مي گويند “نسبت به يك ساز مشقي قيمتي ندارد و يا كيفيت خوبي دارد” حال اينكه قيمت ساز مشقي چقدر است را حتا حدودا هم نمي توان گفت، چه بسا ساز مشقي از هشتاد هزار تومان مي توان سراغ گرفت تا سيصد هزار تومان كه در “اغلب اوقات” اين دو، از لحاظ كيفي تفاوت چنداني هم، با هم ندارند!
شايد يكي از دلايلي كه سازندگان براي قيمت بالاي سازهاي مشقي خود دارند اين است كه مي گويند “چوب و مواد بكار رفته داراي مرغوبيت بالايي هستند”، گر چه صداي ساز تناسبي با قيمت آن ندارد و اينجا سوالي كه پيش مي آيد اين است كه چرا بايد سازندگان، مواد مرغوب را براي ساز مشقي به كار ببرند؟ اگر قرار نبوده است كه سازي براي صدادهي با كيفيت بالا مهندسي و ساخته شود، آيا اين استفاده بي مورد باعث از دست دادن منابع موجود براي ساختن سازهاي درجه ي يك نيست؟
آيا براي يك هنرجو در وحله اول كيفيت مواد بكار رفته در ساز براي او اهميت دارد يا كيفيت صداي آن؟ طبيعي است هنرجو هزينه اي كه براي خريد ساز مي كند براي به دست آوردن صداي مطلوب است، نه براي خريد چوب خوب يا خركهاي شيك و مرغوب و نه سيمهاي به اصطلاح درجه يك!
واقعيتي كه متاسفانه با آن روبرو هستيم اين است كه، تا به حال رخ نداده يا من نديده ام كه سازنده اي كه قصد دارد كلا سازهاي حرفه اي بسازد بتواند از مجموعه سازهايي كه هدف ساخت آنها، بوجود آمدن سنتور درجه يك است از هر ده سنتور مثلا هشت تاي آن واقعا با كيفيت صدايي بالا باشند. معمولا هميشه چند ساز از هر ده سازي كه مي خواهند درجه يك باشد واقعا درجه يك در بيايد به نظر مي رسد امري نسبتا تصادفي است.
البته به هيچ عنوان منكر شناخت و زحمات سازندگان سنتور نيستم، چه بسا طي دو سه سال اخير سازهاي مشقي واقعا خوبي ساخته شده است و به نظر ميرسد بطور كل در زمينه ي سنتور سازي پيشرفتي حاصل شده باشد ولي تجربه نشان داده كه سازنده اي كه توان ساخت سنتور درجه يك را دارد وقتي عزم را جزم مي كند كه يك سنتور عالي بسازد، قابل پيش بيني نيست كه ماحصل كار واقعا هماني شود كه مي بايد يا مي خواهد باشد؛ چه بسا گاهي اتفاق افتاده كه ماحصل كار خيلي بهتر از چيزي شده كه حتي خود سازنده انتظار داشته (كه متاسفانه اكثر سازندگان خود اين را تشخيص نمي دهند!) و گاهي نيز ساز با كيفيت متوسط يا اصلا ضعيفي از كار در مي آيد.
گاهي سه سنتور كه پشت هم ساخته مي شوند همگي عالي هستند (به نسبه) و انتظار مي رود مابقي نيز با همان كيفيت باشند ولي مثلا چهار سنتور بعدي داراي كيفيتي متوسط از آب در مي آيند.
نكته داراي اهميت ديگر اينكه با توجه به سبكهاي مختلف نوازندگي و گسترده بودن تنوع قطعات حتي اگر يك سنتور خيلي خوب و درجه يك هم باشد ممكن است براي نوازندگي مثلا در فلان سبك مناسب نباشد كه با توجه به اين موضوع قيمت و كيفيت سنتورهاي خوب از ديد سبكهاي مختلف، تعاريف متفاوتي خواهد داشت. البته اين موضوع در ديگر سازها به شدت بيشتري نيز وجود دارد ولي اين مشكل تمام سازهاي ايراني است چرا كه در سازهاي غربي اين مشكل از طريق استاندارد كردن تمام انواع موجود سازها حل شده و تنها نكته اي كه باقيمانده و حل شدني نيست سليقه ي اساتيد در مورد “صداي منحصر به فرد” هر ساز است.
در شماره بعدي اجمالا به نكاتي مي پردازيم كه هنرجوياني كه در اوايل كار هستند با توسل به آن، تا حدودي بتواند ساز خوب را از بد تشخيص دهند البته تكرار اين نكته ضروري است كه باز هم احتمال خطاي يك هنرجو ي كم تجربه به نسبت بالاست بنابراين گرفتن تاييد از يك استاد، هميشه براي او الزامي است.

خرید وی پی ان آنتی فیلترآنتی فیلتر

آموزش تصويري نحوه در دست گرفتن دف

آيا تا به حال به اين فكر كرده ايد كه چرا دف نوازي اساتيدي مانند بيژن كامكار همواره جذاب است؟ چرا نواختن ريتم ساده اي مانند حي ا… توسط اينان زيبا و دل نشين به نظر مي رسد و در مقابل از شنيدن دف نوازي برخي ديگر بيزاريم؟
شيوه ي صحيح در دست گرفتن دف به قدري اهميت دارد كه در اكثر موارد ، مي توان آن را منشاء تفاوت بين اجراي جذاب و كسل كننده توسط نوازندگان حرفه اي دانست. در واقع شكل و شيوه ي در دست گرفتن دف ، اثري مستقيم بر نوازندگي ما دارد. به جرئت مي توان گفت كه شكل نادرست آن مانع نواختن صحيح ضربات خواهد بود. در اينجا اشاره اي خواهيم داشت به شيوه ي صحيح در دست گرفتن دف و سپس چند اشكال رايج مربوط به اين موضوع را مورد بررسي قرار مي دهيم. به تصوير زير نگاه كنيد. اين تصوير شيوه ي صحيح را نشان مي دهد. ويژگي هاي اين تصوير بدين شرح اند:
الف)شستي از راستايي كه با راستاي افق زاويه قائمه مي سازد ، اندكي انحراف دارد.
ب) سنگيني دف روي هر دو دست توزيع مي شود كه بخش بيشتري را دست چپ تحمل مي كند.
ج) كف دست راست تقريباً مقابل قلب قرار دارد.
د) صفحه ي فرضي اي كه پوست در آن واقع است با راستاي بدن موازي نيست. بدين معني كه دف شما در انتهاي سمت چپ ( نسبت به خودتان ) جلوتر از سمت راست آن است.
ه) بالاي دف اندكي به جلو تمايل دارد. (به مبتديان توصيه نمي شود)
و اما چند اشكال رايج…! مي توانيد آنها را انجام دهيد تا صحت مطالب را راحت تر درك كنيد. اول اينكه شستي را در راستاي عمود بر راستاي افق نگيريد. اين موجب مي شود كه تمام سنگيني دف را دست چپ تحمل كند و زودتر خسته شود. همچنين در نواختن ضربات تم و بك دچار مشكل خواهيد شد و نهايتاً ضربات به شكلي نه چندان كامل اجرا مي شوند. در حقيقت ضربه ي تم در بم ترين ناحيه و ضربه ي بك در زيرترين ناحيه اجرا نخواهد شد.
برخي نوازندگان دف را در موقعيتي بالاتر از حد معمول نگه مي دارند. اينان نيز در اجراي تم وبك با مشكل مواجه مي شوند. ضربه ي تم به طور كامل روي پوست نمي خوابد و براي اجراي بك ناچارند مچ خود را به پايين خم كنند و يا از اجراي صحيح آن صرف نظر نمايند. ناگفته نماند كه خون كمتري هم به دستانشان مي رسد. برخي ديگر نيز دف را جلوي صورتشان مي گيرند. در اين حالت اصطلاحاً گوش از صداي ساز پر مي شود و قدرت تشخيص كيفيت صدا را در ميانه ي كار از دست مي دهيد. به علاوه اجراي بك نيز دچار اشكال مي شود.
در انتها به تصاويري كه از چند اجراي استاد كامكار انتخاب كرده ام دقت كنيد و مطالب فوق را در تصاوير زير بررسي كنيد. لازم به تذكر است كه با توجه به تعدد شيوه هاي آموزش دف، ممكن است اين مطلب براي همگي آن ها صادق نباشد. لذا اين مطلب عمدتاً نوازندگاني را مخاطب قرار مي دهد كه از شيوه ي نوازندگي استاد كامكار و يا از شيوه هاي نزديك به آن پيروي مي نمايند. علي اي حال در هر شيوه اي چهارچوب هايي مرتبط با موضوع اين مطلب تعريف شده است كه توجه به آنها ارتقاي قدرت نوازندگي را در پي خواهد داشت

خرید وی پی ان آنتی فیلترآنتی فیلتر

آموزش مقدماتي سنتور نوازي

صدا كيفيتي است كه صوت قوي را از ضعيف متمايز مي‌كند. صدا‌ها را مي‌توان به دو دسته تقسيم كرد: زير (مانند صداي كودك و زن، صداي گنجشك، سوت و..) بم (مانند صداي مرد، صداي تبل ، صداي بوق كاميون و..)
از نظر علمي صداي انسان را به ۶ دسته تقسيم مي‌كنند: صداي زن: سُپرانو (صداي زير)، مِتسوسُپرانو (صداي متوسط) ، آلتو يا كُنترآلتو (صداي بَم) صداي مرد: تِنُور (صداي زير)، باريتون (صداي متوسط) ، باس (صداي بَم) براي نشان دادن صداها در موسيقي از نت استفاده مي‌كنند.براي نشان دادن صداها در موسيقي از نت استفاده مي‌كنند.
نغمه واژه‌ي ايراني براي كلمه‌ي نت يا note مي‌باشد.
در موسيقي ايراني قديم از حروف ابجد براي نغمات استفاده ‌شده است.
امروزه در همه‌ي دنيا از نغمه‌نگاري اروپايي استفاده مي‌شود:
امروزه در همه‌ي دنيا از نغمه‌نگاري اروپايي استفاده مي‌شود:هر دور كامل دايره كه شامل 8 نت مي‌باشد را يك اكتاو گويند.
اكتاو (Octave) كه بصورت يوناني octa نوشته مي‌شود
و به معني ۸ است.
مشخصات صداها:
بسامد، شدت، كشش، و طنين (رنگ)
بسامد: يا فركانس تعداد ارتعاشات يك جسم
(در اينجا سيم) در ثانيه است. (واحد سنجش Hz است)
شدت: كيفيتي است كه صداي بلند را از كوتاه متمايز مي‌كند.
كشش: يا ديرند ، كيفيتي است كه صداي طولاني را از كوتاه
متمايز مي‌كند.
طنين: كيفيتي است كه صداي سنتور را از تار يا سه‌تار متمايز مي‌كند (دو ساز مختلف).
ديگر تعاريف:
زير و بمي نغمه (Pitch): اختلاف بسامد بين هر صدا زير و بمي نت‌ها را بوجود مي‌آورد.
فاصله (بُعد): اختلاف زير و بمي را فاصله گويند. (بين نت زير و بم فاصله‌اي هست).
ديگر علائم كمكي در نغمه‌نگاري:
خطوط حامل: ۵ خط حامل نت‌ها را روي خود حمل مي‌كنند.
كليد (key, Clef): علامتي است كه سمت چپ حامل قرار دارد و نام و موقعيت صداي نت‌ها را تعين مي‌كند.
كليد سل معمول‌ترين كليد‌هاست و در و موسيقي ايران نيز بيشتر از آن استفاده مي‌شود.با كليد سُل نتي كه بر روي خط دوم قرار دارد سُل خوانده مي‌شود و بقيه نت‌ها نسبت به آن شناخته مي‌شوند.

خرید وی پی ان آنتی فیلترآنتی فیلتر