خاطرات مدیر مدرسه – نانوائی
مدرسه ما دو طبقه بود دانش اموزان پایه اول ودوم پایین و پایه سوم طيقه بالا بودند. پشت مدرسه نانوایی بود و شاگردان پایه سوم زنگهای تفریح نانوایی را نامه باران میکردند .
مسئول نانوایی تمام نامه ها که شامل همه موارد (عاشقانه و توهین) را جمع کرده و به دفترمدرسه میاورد و ضمن گفتن ، این مدرسه صاحب نداره و چند تا فحش ابدار هر بار به ما تحویل میداد و میرفت .
من و معاونین تصمیم گرفتیم که پایه اول و دوم را ببریم بالا و پايه سوم را بیاوریم پایین.
اینکارانجام شد باز هم نامه پرانی ادامه داشت. شاطر نامه ها را میاورد و بد و بيراه به ما میکرد میرفت .
طی یک انجمنی که با اولیا برگزار شد تصمیم گرفته شد که پشت پنجره ها توری بزنیم .
این کار انجام شد و باز هم بچه ها با چاقو توريها را پاره کرده بودند و نامه پرانی ادامه داشت .
مدتی خبری از آمدن شاطر نانوائی نبود تا متوجه شدیم كه نانوایی نقل مکان کرده و رفته .
فاطمه اميری کهنوج
خرید وی پی ان آنتی فیلترآنتی فیلتر