خاطرات مدیر مدرسه – وروجكها

خاطرات مدیر مدرسه – وروجكها
کلاس پنجم پسرانه درس میدادم
پسرها معمولا خیلی فضول بودند
من چهار تا پسر درس نخوان فضول و تخس تو کلاسم داشتم ،یک روز تکلیف انجام نداده بودند، و با پرتاب ماش با لوله خودکار من را هم ناراحت کرده بودند انها را برای تنبیه فرستادم دفتر!! معاون مدرسه هم اقا بود و همیشه حال فضولها را خوب جا میاورد .!
آن چهار نفر یک باند شده بودند. و معاون حسابی آنها را تنبیه کرده بود .
زنگ آخر که همگی رفته بودند اینها توی جا کلیدی درهای دفتر و انباری چوب هل داده بودند
فردا صبح هر چه سرایدار کلید فشار میداد کلید داخل نمیرود . تا اینکه مجبور شدن قفل ها را بشکنن
قضیه چوبها لو رفت و فهمیدند که همان چهار تا وروجک این کار را انجام داده اند
فردا خانواده انها را خواستند و آمدند. و مدیر خسارت در و قفل ها را از آنها گرفت و شاگردان هم تعهد دادند اگر این کارها را تکرار کنند از مدرسه اخراج میشوند .
آن سال با پسرهایی که چندسال پشت سرهم مردود شده بودند و کنترل انها خیلی سخت بود خيلی اذیت شدم.
فاطمه امیری کهنوج

خرید وی پی ان آنتی فیلترآنتی فیلتر